۱۳۹۰ مهر ۹, شنبه

فرهنگ ایران باستان اسُتوان ترین دژ ایستادگی




خشایار رُخسانی


چکیده:


پاسداری از فرهنگ ایران باستان اُستوان ترین دژ برای ایستادگی در برابر یورش حکومت اشغالگر اسلامی به کَتامی (هویت) ایرانی ماست. از راه بها دادن به تاریخ و فرهنگ پُر شکوه ایرانِ باستان، میتوان ترفند حکومت  اشغالگر اسلامی را خَنزَک کرد (خنثی کرد) که در راستای نابودی کَتامی (هویت) ایرانیان میلیاردها دلار هزینه-ی دستگاه های فرارسانی (تبلیغاتی) و بُنگاه های دروغ پراکنی خود کرده است.

سرآغاز:

حکومت اشغاگر اسلامی توانسته است با هزینه کردن سرمایه های کیهانی که از راه درآمدهای نفتی بدست میآورد و بکار گیری هزاران آخوندِ مفتخور، در گُسترش بُنگاه های دروغ پراکنیش همانند سدا و سیما و تلوزیون های گوناگون با سریال های رنگارنگِ تلوزیونی به یک مغز شویی گسترده در همبودگاه ایران دست بزند و بخش بزرگی از مردم ایران را از اینراه از خود بیخود سازد. گُسترش ژاژپرستی های (خرافات) دینی و مغزشویی بدست حکومت اسلامی یک راستی تلخ است که بدبختانه در سه دهه گذشته از چشم اپوزیسیون حکومت اسلامی پنهان مانده است. آن بخشی که خود را «چپ» و پدافندگر پَشکِ (طبقه-ی) کارگر میداند، همانند «راه توده» هنوز تنها «نگرانیش»  «جنگ پَشکانی (طبقاتی)» است که از نهازش (توهم) این جریان به راستینگی ها (واقعیت ها) سرچشمه میگیرد و در ذهن آن هَستی دارد. این جریان های «چپ» در سه دهه گذشته با این بهانه از کوچکترین روشنگری دینی در میان توده های دین زده خودداری کرده اند که: «به دین مردم چکار دارید؟» درهالیکه همگی هَستی این حکومت اشغالگر به آن گندابی بستگی دارد که «دین مردم » در آنجا پَروَرده و ریشه دوانده است. در این پیوند شگفت زده نباید شد که آن کارگری که باورهای واپسگرایانه-یِ دینی خَرَد و مغز او را خورده اند، نان شب را از دهان فرزندنش بگیرد تا هزینه-ی رفتن به سفر حج، کربلا و مالیات های دینی کُند و فرزندانش را برای یاری رساندن به حکمت اسلامی در دسترس دستگاه های سرکوبگر این حکومت دینی بگذارد.
با بازدید از وبگاه علی شریعتی  و تماشای ستایشی که بیش از 400 هزار جوان ایرانی از علی شریعتی میکنند، باوجود نقش زیانباری که اندیشه های زهراگین و دروغ بافی های او از «اسلام ناب محمدی و عدل علی» در بُنیاگزاری حکومت اسلامی داشتند، میتوان به این راستی دردناک بهتر پی برد و در گفتگویی که من با جوانان در آنجا دارم، برای من روشن شده است که حکومت اسلامی توانسته است ذهن جوانان را از آن شََوَندِ (علت) بُنیادین به کژراه ببرد که سبب ساز همگی گرفتاری هایشان در سه دهه گذشته بوده است، به چم (یعنی) باور به اسلام و درآمیختن دین در کشورمداری. حکومت اسلامی توانسته است با بُریدن پیوند میان جوانان ایران با گذشته-ی سرافراز نیاکانشان در ایران باستان، به کرده (عملا) نماد های میهنی و الگوهای فرخویی (اخلاقی)، دلاوری، آزادگی همچون اشو زرتشت و کوروش بزرگ را از آنها بگیرد و به جای آن «ارزش ها» و باورهای واپسگرایانه-ی دینی خودش و پیشگامان اسلام را در جای الگو های فرخویی (اخلاقی) به جوانان ایران بدهد، کسانیکه در فرومایگی باهم همالش میکردند (رقابت میکردند) و برای غارت ایران و برده کردنِ مردم ایران از میانِ دریایِی از خون نیاکان ما گُذر کرده اند.
از راه دستبرد در تاریخ ایران باستان و نابودی گذشته و تاریخ و هویت ایرانیان [1] و با جو فرارسانی های (تبلیغات) دروغین که حکومت اسلامی به سود خودش بر سپهر سیاسی ایران و ذهن توده های مسلمان ایران چیره گردانیده است، توانسته است به پذیرفته شدن و جا افتاده شدن این اندیشه در میان توده ها کمک کند که مردم ایران به نام کارمندان دولت با دستانِ خودشان چرخ بیداد حکومت اسلامی را بچرخانند، بدون اینکه آنها خود را همکار جنایت های علی خامنه ای بدانند یا بدون نگرانی وجدان با او همکاری کُنند.
درهم کوبیدن دستگاه ها و بُنگاه های دروغ پراکنی و مغزشویی حکومت اشغالگر اسلامی از راه روشنگری هایِ گُسترده و سامانمند (سیستماتیک) باید در دستورکار اپوزیسیون این حکومت انیرانی و بیگانه پرست گذاشته شود. و به باور من بهترین راه برای بیداری مردم ایران و دامن زدن به یک ایستادگی گسترده، بها دادن به ارزش های فرهنگی و مردمی نیاکان ما در ایران باستان است که همچون پرتوان خُورشیدی، بر دل شپ پره های (خفاشان) حکومت اسلامی ترس میاندازد.
چکیده اینکه برای سرنگونی حکومت اسلامی، نیاز است که این اندیشه در میان مردم ایران گسترده و چیره گردد که کارگُزارن این حکومت، ایرانی نیستند و این حکومت یک حکومت اشغالگر است، اگر چه رهبران آن به پارسی سخن میگویند.

یاداشت

[1]
http://khaschayarrochssani.blogspot.com/2011/09/blog-post_26.html
شنبه، 9 مهر، 3749 دین بهی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر