۱۳۸۹ بهمن ۱۸, دوشنبه

25 بهمن، بَختی برای پیروزی یا بازکردِ شکست؟






خشایار رُخسانی

چکیده:
گردهمایی بیست و پنجم بهمن زمانی میتواند برای جُنبش آزادیخواهی مردم ایران یک پیروزی بشود که آزادیخواهان با هدف گَشودن درب زندان ها برای آزاد سازی زندانیان سیاسی، فروگرفتن بُنگاه دُروغ پراکنی حکومت اسلامی (صدا و سیما) و یورش به آشیانه-ی اهریمن، «بیت» آیت الشطیان خامنه ای برای دستگیری او به خیابان ها بروند؛ و برای دستیافتن به این پیروزی بُزرگ خودشان را از پیش آماده ساخته باشند.


 
سرآغاز:


در پی «پُشتیبانی» ریاکارانه-ی سید علی خامنه ای رهبر حکومت اسلامی از جُنبش آزادیخواهی مردم مصر در نماز آدینه-ی هفته-ی گذشته و برانگیزاندن مردم مصر به ادامه-یِ مبارزه در برابر حکومت این کشور، رهبران نمادین جنبش سبز میرحسین موسوی و مهدی کروبی نیز با غنیمت شُمردن این ژایش (فرصت) به بهانه-ی پُشتیبانی از جنبش های آزادیخواهی مردم مصر و تونس، از وزارت کشور حکومت اسلامی درخواست پروانه-ی راهپیمایی برای بیست و پنجم بهمن را کرده اند. و این درخواست بَختِ خوبی را به هواداران جُنبش آزادیخواهی مردم ایران داده است که آنها بتوانند همانند گُذشته با پروانه یا بدون پروانه-یِ وزارت کشور دست به یک گردهمایی میلیونی بزنند.
از دیدگاه من جُنبش آزادیخواهی مردم ایران باید پیش از همراهی با این گردهمایی یک ارزیابی دُرُست از برآیند کارش بکُند که آیا براستی این جُنبش میتوانند در روز راهپیمایی آنچنان نیرویی را گردهم آورد که برای حکومتِ اشغالگر اسلامی پَژمَرگ آفرین باشد (خطر آفرین باشد) و در بیست و پنجم بهمن کار رژیم را بسازد؟ اگر جُنبش نتواند از این گردهمایی چنین سودی را ببرد، باید بیگمان باشد که حکومتِ اشغالگر اسلامی سود آنرا خواهد بُرد، زیرا میتواند با لگام زدن به نیروی آزادی خواهان و کنترل آنها در خیابان ها، در بخش گزارش رسانی خودش، انبوه آزادیخواهان در این گردهمایی را بجای سیاهی لشکر و ساندیس خورهای حکومتی نشان دهد. و اگر هم هدف جنبش آزادیخواهی مردم ایران در گردهمایی های بیست و پنجم بهمن قدرت نمایی یا نشاندان خشم مردم و ناخُرسندی آنها از این حکومت باشد، روشن است که حکومت اسلامی از این فرهود (حقیقت) به خوبی آگاه است که تا چه اندازه هَستی نکبت بارش بیزاری مردم را برمیانگیزاند و تا چه اندازه جنبش آزادیخواهی مردم ایران از یک بستر گُسترده-ی توده ای در همبودگاه برخوردار است.
در برخورد هُوشکارانه (محتاطانه-ی) من با این گردهمایی یکی از دوستان مبارز در ایران در پی یاداشتی میگفت:« بگذار تا ما در گردهمایی بیست و پنجم بهمن بهُماسیم (شرکت کُنیم) ولی سپس ما آرَنگ هایِ (شعارهای) خودمان را خواهیم داد.» دوستان! پس از یک سال مبارزه خیابانی با حکومت اشغالگر اسلامی و هزینه کردن اینهمه از جان جوانان و کشته و زخمی هایی که روی دست جنبش مانده اند، دیگر کار ما از آرَنگ (شعار) دادن گذشته است؛ برای آزادیخواهان باید روشن باشد که اگر آنها بخواهند بدون آمادگی و فراهم آوری برای پدافندی از جانشان، یک گردهمایی حکومتی را در بیست و پنجم بهمن به یک گردهمایی ضد حکومتی واگردانند، نیروهای سرکوبگر و اراذل و اوباش حکومتی در کُشتن آنها هیچ درنگی نخواهند کرد و اگر آزادیخواهان بخواهند بدون آمادگی و تنها با آرَنگ های (شعارهای) ضد حکومتی در این روز به پیکار حکومت اشغالگر اسلامی بروند، آنها هیچ بختی برای نجات جانشان در برابر نیروهای ددمنش و اراذل و اوباش حکومتی نخواهند داشت. تنها بختی که بخواهد گردهمایی بیست و پنجم بهمن برای آزادیخواهان دربر داشته باشد، این است که آنها آماده به ابزارهایِ ویژه برای نگهداری از جانشان و با هدف سرنگونی حکومت به خیابان ها بروند و برای چند روز در خیابان ها بمانند.
در این پیوند باید جوانان را روشن کرد که در روز پیست و پنجم بهمن آنها دارند با رفتن به خیابان ها به جنگ با یک دُشمن اشغالگر میروند که برای ماندن دست به هرکُشتاری خواهد زد و در این پیوند هیچ مرزی را هم نمیشناسد. جوانان باید آگاه شوند که این حکومت آماده است تا برای ماندن از دریای خون جوانان ایران گذر کُند، از اینرو جوانان باید در روز سرنوشت ساز بیست و پنجم بهمن برای پدافندی از جانشان با هر ابزاری که بدستشان میرسد خودشان را آماده سازند. از دید من اگر بدون چنین روشنگری هایی، جوانان به خیابان ها فرستاده شوند، همانند این میماند که ما از گروهی آهو چشم داشته باشیم که به جنگِ گُرگانِ دَرَنده بروند و پیروزمندانه بازگردند. اگر این روشنگری انجام نگیرد، درگیری در آن روز سرنوشت ساز بسان فرستادن جوانان به کُشتارگاه خواهد بود، زیرا حکومتِ اشغالگر اسلامی اراذل و اوباشش را برای کُشتار آزادیخوان و راه انداختن دریای خون به خیابان ها خواهد فرستاد و نه برایِ درگیری سُخنیک (لفظی) با آنها. و حکومت اسلامی آن بخش از جوانان را که در آن روز خیابان ها کُشته نشوند همانند سه دهه گذشته یا در سیاهچال ها زیر شکنجه خواهد کُشت یا از ریسمان های دار آویزان خواهد کرد. از آموزش های رزمی ما میدانیم که پیروزی در جنگ به دو پراسنجه (پارامتر) مهم بستگی دارد: یکی فرناسگیر کردن (غافلگیر کردن) دُشمن است و دُومین پراسنجه (پارامتر) پیشدستی کردن در زدنِ زخم نُخست بر دُشمن است. در روز بیست و دوم بهمن نیز باید با خواست و آهنگِ آهنین میلیون ها آزادیخواه برای گُشایش درب زندان ها، دُشمن را فرناسگیر کرد (غافلگیر کرد) و هم در وارد آوردنِ زخم نُخست بر دل اهریمن بر آن پیشدستی کرد. جوانان باید که روشن شوند که در آن روز سرنوشت ساز هر بسیجی سرکوبگر و یا پاسدار اهریمن که در برابر مردم بایستد ایرانی نیست اگر چه پارسی سُخن بگوید، ونکه (بلکه) او بخشی از دُشمن بیگانه، تازی پرست و اشغالگر است و هیچ بخشایشی نباید به او بشود.
گردهمایی بیست و پنجم بهمن زمانی میتواند برای جُنبش آزادیخواهی مردم ایران یک پیروزی بشَوَد که آزادیخواهان با هدف گَشودن درب زندان ها برای آزاد سازی زندانیان سیاسی، فروگرفتن بُنگاه دُروغ پراکنی حکومت اسلامی (صدا و سیما) و یورش به آشیانه-ی اهریمن، «بیت» آیت الشطیان خامنه ای برای دستگیری او به خیابان ها بروند. و برای دستیافتن به این پیروزی بُزرگ خودشان را از پیش آماده ساخته باشند.
ایدون باد

‏دوشنبه‏، 2011‏/02‏/07

فرستادنِ پیام به دنباله Donbaleh

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر