۱۳۸۹ آبان ۲۱, جمعه

گام هایِ «کوچک» برای دستیافتن به هدف های بُزرگ


خشایار رُخسانی

بیگمان در گُزارش های داغ روز گذشته خوانده اید که 30 تن از مردم روستای گاودانه در شهرستان کُهکیلویه و بویر احمد در سال گذشته به شوند (دلیل) نداشتن پلی بر روی یک رودخانه، که بتوانند در آسایش برای خرید نیازهایشان به آنسوی رودخانه بروند، کُرپانی (قربانی) گذر از رودخانه شده اند و همچنین شمار فراوانی از فرزندان خردسال آنها در هنگام بکارگیری ابزار «گرگر» [1] برای گذر از رودخانه انگشت خودشان را از دست داده اند. نماینده-ی این شهرستان حجت السلام سید محمدعلی بُزرگواری پس از پژواک این گزارش در روزنامه های درون کشور، در مجلس شورای اسلامی بجای پرداختن به گرفتاری مردم این روستا با بیشرمی گفته است:« این گزارش گزافگونه است و مردم روستای گاودانه میتوانند بجایِ بکارگیری از «گرگر» از میان رودخانه شنا کنند.»

همانگونه که همگان در جریان هستند، کشور لبنان که پس از جنگ با اسرائیل ویرانه ای شده بود، با سرمایه های میلیارد دلاری مردم ایران و بدست حکومت اسلامی در کوتاه ترین زمان و بهتر از دوران پیش از جنگ ساخته شد. و این درهالی است که مردم روستای گاودانه و هزاران روستای گُمنام دیگر که گزارش هایِ بدبختی های آنها در روزنامه های درون کشور بازتابی پیدا نمیکنند، از داشتن یک پل ساده برای گذر آسوده از رودخانه بی بهره هستند و باید هر روزه این کمبود را با هزینه-ی جانی پرداخت کنند.

این گزارش تکان دهنده در روستای گاودانه و پاسخ بیشرمانه-ی نماینده-ی شهرستان کهکیلویه و بویراحمد را میتوان همانند سه دهه گذشته خواند و با انداختن آن در صندوق بایگانی 31 سال ستمگری ایکه حکومت اسلامی به مردم ایران کرده است، از آن گُذر کرد. و یا اینکه میتوان مبارزه با این بیداد را که بر مردم روستای گاودانه رواشده است، انگیزه ای برای آغاز یک ایستادگی مدنی سازمانداده شده، گسترده و فراگیر در سراسر کشور کرد. پس از سه دهه مبارزه با حکومتِ اسلامی باید بر همه-ی مبارزان میهن دوست و آزادیخواهی که دل نگران سرنوشتِ کشورشان هستند و آرزوی آزادیِ میهن را در سر دارند، روشن شده باشد، که پیروزی مردم ایران در مبارزه با خودکامگی آخوندی تنها در پرتو یک جنبش سراسری و ایستادگی مدنی سازماندهی شده، شایش پذیر (امکان پذیر) است و نه از راه واخواهی ها (اعتراض ها) و ایستادگی های یکتنه و جدا از هم. اکنون زمان درخور فرارسیده است که آن پیکارگران راه آزادی که تاکنون یکتنه مبارزه میکردند، از راه پیوستن بهمدیگر، این جویبارهایِ کوچکِ پرخاش کُننده را به رودخانه هایِ پهن و خُروشانِ ایستادگی مدنی فرارویانند.

این پیشامد روستای گاودانه انگیزه-ی خوبی را به پیکارگران راه آزادی میدهد تا آنها بگونه-ی سازماندهی شده در برابر این بیداد بایستند؛ برای نمونه آزادیخواهان میتوانند با تماس هایِ تلفنی و فرستادن رایانامه های (ایمیل های) پی در پی و گذاشتن یاداشت هایِ هشدار دهند در وبگاه حجت السلام سید محمدعلی بُزرگواری [2]، او را بمبارن کنند و خویشکاری (وظیفه-ی) او را در برابر روستاییان تنگدست یادآوری کنند و به او از بهر چنین پاسخ های بیشرمانه، بجای رسیدگی به گرفتاری مردم این روستا، هُشدار دهند، که مردم ایران اینچنین ستم و ناخُورتاکی (بی مسئولیتی) را فراموش نخواهند کرد و او را در فردای پیروزی جنبش آزادیخواهی مردم ایران، در برابر یک دادگاه مردمی دادرسی خواهند کرد.

بیاد داشته باشیم که در مبارزه با حکومت اسلامی، ما با یک پیکر یکپارچه رو در روی نیستیم، ونکه (بلکه) حکومت اسلامی را گردایه ای (مجموعه ای) از این مُزدوران و جیره خوار هایِ خوان (سفره-ی) ولایت فقیه است که میسازد. با هُشدار سازمانداده شده به این مُزدوران و ترساندن آنها از سرنوشتی که پس از پیروزی مردم و سرنگونی حکومت اسلامی چشم براه آنهاست، میتوان به دستآوردهایی که در پایین میآیند رسید:

1. گرداگرد علی خامنه ای را از هوادارنش تُهی کرد.

2. جُنبش آزادیخواهی مردم ایران به نیروی آسیم (عظیم) خودش پی خواهد برد که در پیکر یک ایستادگی مدنی، سازماندهی شده و فراگیر نمایان میشود.

3. دستیافتن به یک پیروزی «کوچک» انگیزه و دلگرمی استواری برای گُسترش ایستادگی مدنی و برداشتن گام های فراتر و سازماندهی شده در راستای رسیدن به هدف های بُزرگتر خواهد شد که یکی از آنها سرنگونی حکومت اسلامی است.

 

یاداشت ها:



[1] صندوقی که در آن مینشینند و با کمک ریسمان های آهنین آن را از یک سوی رودخانه به سوی دیگر میکشند.

[2] http://www.bozorgvari.ir/











هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر