۱۳۸۹ مهر ۲۱, چهارشنبه

کعبه-ی زرتشت




چکیده:

این ساختمانی که به «کعبه-ی زرتشت» پُرآوازه است، براستی یک گاهشمار (تقویم) پایسته-ی (ثابت) سنگی است که باید سازندگان آن از بسیاری از دانش هایِ گیتی شناسی و کیهان شناسی، سال کبیسه، وَرتَکی (انحراف) کُره-ی زمین در برابر مدار خورشید، نایکسانی میخ های (قطب هایِ) آهنروبا، گَشتگاه (مسیر) گردش زمین به دور خورشید و ... در 2500 تا 3000 سال پیش، بویژه در دروان هَخامنشیان آگاهی میداشتند. شگفتی آنکه اروپایی ها به بسیاری از این دانستنی ها مانند گوی سان (کروی) بودن کره زمین و گردش زمین به دور خورشید در چهار سده پیش پی بُردند و آنها را به نام خودشان دفترینه کردند.

سرآغاز:

در «نقش رُستم» یک ساختمان با مِهرازی (معماری) ویژه ای هَست، که از زمان تازش عرب ها به ایران تا به امروز از روی ناآگاهی نام «کعبه-ی زرتشت» به آن داده اند، زیرا عرب ها کاربُرد دُرست آن را نمیدانستند. در آن زمان تازیان میپنداشتند که هر دینی باید برای خودش پرستشگاهی داشته باشد، از اینرو آنها باور داشتند که این ساختمان نیز کانون پرستش زرتشتیان یا «کعبه-ی زرتشت » است.

بر روی دیوار اندرونی در این ساختمان، واژه-ی «کعبه» کَندِه کاری شُده است. در نسک های (کتاب های) زرتُشتی آمده است که اشو زرتشت «زاراتشترا» در این جایگاه نیایش میکرده است. تازیان واژه-یِ «کعبه» را از پارسی پهلوی گرفتند. همانگونه که در زمان داریوش بُزرگ به کشور عُمان امروزی «مکه» میگُفتند؛ از اینرو واژه-ی «مکه» نیز پارسی است.

برای رایانش (محاسبه) روز نوروز در نَسک هایِ زرتشتی نوشته شده است که اشور زرتشت در این هُودلگاه (رصدخانه) خاستگاه (مبدأ) آغاز نوروز را برآورد میکرده است. نوروز در نُخستین روز فروردین از جایگاهی آغاز میشود که نُخستین پَرتوِ خورشیدی در آنجا بتابد. بر پایه-ی برآوردِ گاهنامه-ی زرتشت، هر 700 سال یکبار نوروز از ایران میآغازد. واپسین باری که نوروز از ایران آغازید، 300 سال پیش بود. در سال 1387، نوروز از پاریس و بروکسل و در سال 1388 از تورنتو و نیویورک آغاز شُد. سال آینده هم نوروز از جایگاهی میان آلاسکا و هاوایی آغاز خواهد شُد.

از سده-ی هفتم ترسایی، زمان تازش عرب ها به ایران تا به امروز، به چم (یعنی) سدۀِ بیست و یک میلادی، کاربُرد و مَهَندی (اهمیت) این ساختمان ناپیدا مانده بود. خوشبختانه پژوهشگر ایرانی کدبان «رضا مرادی غیاث آبادی» که پژوهش های فراوانی در زمینه-ی ایرانِ باستان داشته است، برآیندِ یافته-ی (کشفِ) خود را در نَسکی به نام «نظام گاهشماری در چارطاقی های ایران» بدستِ انتشارات «نویدِ شیراز» به چاپ رسانده و راز این ساختمان را آشکار کرده است.

تا امروز گمان بُرده میشُد که کاربُردِ این ساختمان، جایگاهی برای نگهداری نسک های اوستا و پاشَن های (سندهای) سررشته داری کشور یا گنج خانه-ی دربار و یا آتشکده و نیایشگاه بوده است. ولی غیاث آبادی با پژوهش های خود اُستوانید (ثابت کرد)، که این ساختمان در سَنجش با همگی ساختمان های گاهشماری (تقویم) آفتابی در سراسر جهان، پیشترفته ترین، موشکافانه ترین (دقیق ترین)، و بهترین ساختمانِ گاهشُماری آفتابی جهان است. این درهالی است که سوایِ این ساختمان، «چارطاقی های» دیگر نیز در جاهای گوناگون و در سرتاسر ایران برپا شُده بودند که همین خویشکاری (وظیفه) را با شیوه ای بسیار ساده ولی با چیره دَستی و موشکافانه دُنبال میکردند.

همگی ساختمان هایِ گاهشُماری آفتابی در جهان تنها میتوانند روزهای ویژه ای از سال را مانند روزهایِ سَرهنگام (سرفصل) را بنمایانند که هتا با سال خورشیدی نیز هماهنگی ندارند، ولی این ساختمان با ژَرف نگری و دانشی که در ساخت آن بکاربسته شده است، توانا در نمایاندن بسیاری از ریزگان (جزییات) روزهای گوناگون و ماه های سال است. زرتشتیان با بهرهمند شُدن از این ساختمان میتوانستند بسیاری از رویدادها و رسم و جشن های سال را روز به روز دُنبال کُنند و از زمان نِزومانِ (دقیق) آنها آگاه شوند. بسیاری از ساختمان های «چار طاقی» در سراسر کشور را که به نادُرُست آتشکده میپنداشتند، با به رسایی (بطور کامل) نابود کرده اند و یا کاربُردِ آنها را دگر کرده اند. ولی خوشبختانه شُماری هم مانند چارطاقی «نیاسر» و چارطاقی «تقرش»، بدور از آسیب برای ما و زایَک های (نسل های) آینده بجا مانده اند.

بدبختانه ساختمانِ «کعبه-ی زرتشت» با آنکه کمابیش بدور از آسیب مانده است، هنوز در سازمان ملل در جایگاهِ اَپَرماندهای (میراث) جهانی دفترینه نشده است (ثبت نشده است)! هتا سازمان میراث فرهنگی حکومت اسلامی هم از پیشنهاد دادنِ نام این ساختمان همراه با ساختمان های شگفت انگیز هفتگانه-ی نوین جهان ( که برج ایفل هم یکی از نامزدهای آن بود) خودداری کرده است! هتا با آشکار شُدن راز این ساختمان هیچ واکُنش و یا هیاهویی نیز برپا نَشُد!

این ساختمانی که به «کعبه-ی زرتشت» پُرآوازه است، براستی یک گاهشمار (تقویم) پایسته-ی (ثابت) سنگی است که باید سازندگان آن از بسیاری از دانش هایِ گیتی شناسی و کیهان شناسی، سال کبیسه، وَرتَکی (انحراف) کُره-ی زمین در برابر مدار خورشید، نایکسانی میخ های (قطب هایِ) آهنروبا، گَشتگاه (مسیر) گردش زمین به دور خورشید و ... در 2500 تا 3000 سال پیش، بویژه در دروان هَخامنشیان آگاهی میداشتند. شگفتی آنکه اروپایی ها به بسیاری از این دانستنی ها مانند گوی سان (کروی) بودن کره زمین و گردش زمین به دور خورشید در چهار سده پیش پی بُردند و آنها را به نام خودشان دفترینه کردند.




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر