۱۳۸۹ تیر ۵, شنبه

راهبُردِ سپاه پاسداران: جنگ، گُزینشی برای پیشگیری از فروپاشی



نسخه فارسی

سازمان خودرهاگران

چیکده:


جنبش نشان داد که توانایی زیر پُرسش بردن شایستگی (مشروعیت) حاکمیت را دارد. ازمیان رفتن شایستگی حاکمیت، سبب شده است که جناح هایِ چیره بر کشور بجان همدیگر بیافتند و در این درگیری، هرکدام از جناح ها در تلاش است از هر ابزاری برای پایان بخشیدن به این نبرد و به سود خودش بهرهمند گردد. و سپاه پاسداران احتمال دارد که به یک جنگِ زودگُذر دامن بزند تا از آن بجای ابزاری برای دستیافتن به این هدف بهره ببرد. از اینرو ما باید در برابر این گرفتاری هوشیار باشیم و بدانیم که یگانه راهی که میتواند به این نمایشنامه-یِ ترسناک و پادمیهنی پایان دهد و قدرت را از این دیوانگان و جَنوَریکاران (جنایتکاران) بازپس گیرد، ادامه-یِ جنبش آزادیخواهی مردم ایران است. این وظیفه امروز پیوندی تنگاتنگ با مسئولیت فرخویی (اخلاقی) و فردی ما دارد. و هر کس بر پایه-یِ درک و اراده خودش با آن رفتار میکند.



سرآغاز:

بررسی رویدادهای یک هفته گذشته


پرخاشگری ها و اعتراض های مردمی در پایان ماه خرداد همچنان ادامه داشت، هرچند بگونه-یِ اندک و بسته تر. واقعیت این است که نیرویِ پَرخاشگر ِهمبودگاه، به دلیل سرکوبِ سنگدلانه و خونین جنبش از یک سوی، و سُستی رهبرانِ نمادین آن از سویی دیگر تا اندازه ای فروکش کرده است، و شور و هیجان مردم که میتوانست به جنبش آغازی دوباره ببخشد تا اندازه ای آسیب دیده است. و شاید که در وضعیتِ کنونی، امکان گردهمایی هایِ پرخاشگرانه و گُسترده همانند آنچه که در سال گذشته گواه آن بودیم، بدست ندهند.
از اینرو برخی بر این باور هَستند که جنبش از دست رفته است. ولی راستینگی این است که دگرگون کردنِ سرنوشتِ یک همبودگاهِ ازهم پاشیده، از راه سرنگونی یک حکومتِ خودکامه-ی رَزمی که بر آن چیره است، کار آسانی نیست. هم اکنون هیچکس این داوش و ادعا را ندارد که بتواند در این کارزار با رهبری خودش جُنبش را به آسانی و پیروزمندانه بسرانجامد. در سال 1357 نیز جنبش مردم، یک سال و یک ماه به درازا کشید و سپس روشن شد که پراسنجه ها و پارامترهایِ بیرونی نقش سرنوشت ساز در پیروزی آن بازی کردند.
در یک همبودگاهی که ساختار های اجتمایی آن از هم پاشیده اند، فشارهایِ رو به افزون روانی بر شهروندان، همبودگاه را به مرز فروپاشی رسانده است و امکان سازماندهی در هیچ حزب، گروه انجمن یا تورینه هایِ آشکار و رسمی وجود ندارد، انتظار داشتن از این جنبش ِیک ساله که ازپس این رژیم تا دندان مسلح بربیایید که هیچ مرز سرخی را در سنگدلی، سرکوب و جنایت برای خودش نمیشناسد، بدور از راستینگی و واقعیت است. انجام اینکار نیاز به اندیشیدن با پیچیدگی و باریک بینی بیشتر دارد تا راهکارهایی را پیدا کنیم که هم وزن با واقعیت ها و شرایط موجود باشند.
ولی آنچه که امید ما را به پیروزی بیشتر میسازد، آشفتگی و آشوب هایِ ساختاری در درون خودِ حکومت به دلیل آن پنج تنگنا است [1] که دارد حکومت را هر روز ناتوانتر از روز پیش میکند؛ هم اکنون یکی از این پنج تنگناها خیلی سخت و نگران کننده برای رژیم شده است، و آن تنگنایِ قدرت در درونِ ساختار حاکمیت است. به این چم (معنی) که پس از سرکوبِ جناح اصلاحگرایان، اینک درگیری به مثلث قدرت رسیده است که از ولی فقیه، بازار و سپاه پاسداران ساخته شده است، مثلثی که همیشه کوشیده بود تا قدرت را در چنگ خودش نگهددارد. اکنون ما گواه هَستیم که در میان آنها ناسازگاری ها و درگیری هایی پیش آمده اند.
از آنجا که دورانِ آشفتگی، برنامه ریزی هایِ ویژه-ی خودش را درخواست میکند و نه کارفرمایی هایِ روامند (مدیریت عادی)، این مدیریت بحران است که چیره میگردد و نه یک مدیریت عادی. اکنون روابط میان هموندان این مثلث قدرت بحرانی است. به سُخن دیگر امروز ولی فقیه یک چیزی را میگوید و فردا مجلس آن را به قانون وامیگرداند. پس فردا دولت آن را نمیپذیرد، سپس این طرح به مجلس و شورای نگهبان برمیگردد. و بدینسان هرکدام از طرف هایِ مثلثِ قدرت در حال نفی طرف دیگر از راهِ پا گذاشتن بر رویِ میدانِ کارِ نیروی دیگر است. امروز فضایِ میانِ نیرویِ قانونگذاری (قوه مقننه)، نیروی دادگستری (قوه قضاییه) و نیروی دادکاری (قوه مجریه) که میان آنها روابط مافیایی چیره است به میدان جنگ و بُزکشی بازاریان، سپاهِ پاسداران و ولی فقیه، واگردانده شده است.
در این میان، سپاه پاسداران بدلیل اینکه یک نهادِ رَزمی است و مدیریت آن پادگانی است، دارد با یک راهبُردِ تازشگرانه به پیش میرود تا بتواند ولی فقیه را ناچار به پذیرش همگی خواسته هایش در همه-یِ میدانها سازد. پذیرفته شدن این خواسته ها به این چم است که آن بخش از اقتصاد کشور که تا کنون در فَرادستِ دولت بوده است، بدست سپاه پاسداران خواهد افتاد. همانگونه که هم اکنون می بینیم، بزرگترین قراردادهایِ نفتی و مخابرات و دیگر چیزها بچنگِ سپاه پاسداران افتاده اند؛ پس از آن، سپاهِ پاسداران برای گسترش فعالیت هایِ خودش در راستای بدست آورنِ درآمدهایِ تازه تر، چاره ای ندارد بجز دست اندازی بر میدان هایی که امروز ازآنِ بخش خصوصی و بویژه بازار است. و بدینسان بازاریان که همیشه تلاش میکردند که از راه همدستی با سپاه و برخورداری از پُشتیبانی ِولی فقیه، هماوردها و رقیب هایِ خودشان را از میدانِ بدرکنند، امروز خودشان در همان دام افتاده اند. و سپاه پاسداران که قرار بود نقش «راه بازکُن» را برایِ این مثلث قدرت بازی کُند، خودش به یک هماوَردِ و رقیب اقتصادی برای دیگر هموندانِ این مثلث قدرت فراروییده است و خواهان قراردادهای سودمند و دست گذاشتن بر روی دارایی هایی است که بگونه-یِ سنتی در درازایِ سی سال گذشته در فرادستِ بازار بوده اند.
بدینسان، جنگِ قدرت، زیربنایِ اقتصادی کشور را هدف خود کرده است و دارد به جنگِ اقتصادیِ هموندانِ مثلثِ قدرت فرامیروید که در آن هر کدام از آنها میخواهد بر رویِ دارایی هایِ دیگری چنگ بیاندازد. و سپاه بدلیل اینکه یک نیروی رزمی است به کَردِ (عملا) با یک راهبُردِ تازشگرانه و رفتار بسیار خشن درحال چنگ انداختن بر زیربنای اقتصادیِ ولی فقیه و بازار است. این دُشمنی ها سبب شده اند که دو طرفِ دیگر ِدرگیری در این مثلث بخواهند از مجلس و نیروی دادگُستری (قوه قضاییه) که تا کنون تا اندازه ای در دستِ سپاه نبوده اند، برای مهار نیروی دادکاری (قوه مجریه) بهره ببرند که در دست سپاه است. و از سویی دیگر، خطر بسیار مهمی که وجود دارد این است که سپاه پاسداران در راستایِ بدست آوردن بهانه برای سرکوب خونین و کنارزدن فیزیکی دُشمنان خودش در حکومت، به یک نمایشنامه-ی جنگِ زودگُذر و کوتاه روی بیاورد. برای نمونه با ماجراجویی رزمی، سپاه پاسداران یک جنگی را آغاز کُند و خودش آن را خیلی تُند و تیز به پایان ببرد، ولی در آن چند هفته و چند ماهی که فضایِ جنگی بر کشور چیره است، سپاه بتواند بگونه-ی سامانمند (سیستماتیک) همه-ی مخالفان خودش در حکومت را سر به نیست کند. و پس از دست یافتن به هدفش پیشگام برای آشتی و پایان بخشیدن به جنگ شود. اکنون این پرسش پیشکشیده میشود که آیا کشورهایی که قرار است طرفِ دیگر این «بازیِ جنگ» شوند به چم اسرائیل، آمریکا و کشورهای اروپایی آماده خواهند بود که وارد یک نمایشنامه-یِ نیمه کاره گردند و اینگونه از دستِ سپاه پاسداران بازی بخورند؟ احتمال این اینکه آنها کوتاه بیایند بسیار کم است، زیرا روشن است، که کشور اسرائیل که خواهان ازمیان برداشتن همگی قدرت های بزرگ در خاورمیانه هست، از این جنگ، برای بمباران اتمی ایران بهرهمند شود. و بدینسان با گرفتن کُرپانیان (قربانیان) بیشمار، آزَرَنگ و فاجعه ای را برپا سازد که به کَردِ (عملا) به آینده-یِ کشور ایران، یکپارچگی مرزی و میهنی آن آسیب فراوان بزند.
برآیندِ این گفتاورد اینکه : جنبش نشان داد که توانایی زیر پُرسش بردن شایستگی (مشروعیت) حاکمیت را دارد. ازمیان رفتن شایستگی حاکمیت، سبب شده است که جناح هایِ چیره بر کشور بجان همدیگر بیافتند و در این درگیری، هرکدام از جناح ها در تلاش است از هر ابزاری برای پایان بخشیدن به این نبرد و به سود خودش بهرهمند گردد. و سپاه پاسداران احتمال دارد که به یک جنگِ زودگُذر دامن بزند تا از آن بجای ابزاری برای دستیافتن به این هدف بهره ببرد. از اینرو ما باید در برابر این گرفتاری هوشیار باشیم و بدانیم که یگانه راهی که میتواند به این نمایشنامه-یِ ترسناک، پادایرانی و پادمیهنی پایان دهد و قدرت را از این دیوانگان و جَنوَریکاران (جنایتکاران) بازپس گیرد، ادامه-یِ جنبش آزادیخواهی مردم ایران است. این وظیفه امروز پیوندی تنگاتنگ با مسئولیت فرخویی (اخلاقی) و فردی ما دارد. و هر کس بر پایه-یِ درک و اراده خودش با آن رفتار میکند.

یاداشت:

[1]
1. تنگنایِ شایستگی (مشروعیت)،
2. تنگنایِ قدرت
3. تنگنایِ کارفرمایی (مدیریت)
4. تنگنایِ اقتصادی
5. تنگنای روابط برونمرزی با کشورهای جهان


فرستادنِ پیام به دنباله Donbaleh


http://khodrahagaran.org/Fa/


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر