۱۳۸۸ اسفند ۱۲, چهارشنبه

به فکر تقویت خودسازماندهی شورش های طبقات محروم باشیم


سه شنبه‏، 2010‏/03‏/02


نسخه فارسی

بحران اقتصادی و کسب آمادگی در برابر عوارض اجتمایی ناشی از آن



خودرهاگران

چکیده:

همه-یِ نشانه ها گواهی میدهند که کشور دارد چهار نعل به سوی یک فاجعه اقتصادی میتازد. پیامدهایِ اجرایِ طرح هدفمند کردن رایانه ها که دولت با امید پیشگیری از ورشکستگی اش و پرکردن صندوق تُهی ِخود با 20 میلیارد دلار، که از گلوی مردم برگرفته است، به یک واکنش زنجیره ای از بالارفتن چند برابر نرخ کلاها و فاجعه-یِ اقتصادی در کشور دامن خواهد زد که مردم حتی توانایی فراهم آوردنِ نانِ شب خودشان را هم نداشته باشند. بازده-یِ این روندِ ورشکستگی اقتصادیِ کشور، خیزش هایِ اعتراضی طبقه هایِ محروم کشور و پابرهنه ها بر علیه وضع موجود خواهد بود. همکنون آزادیخواهان باید که در اندیشه-یِ آماده کردن خودشان برای این رویداد گُریزناپذیر باشند تا بتوانند با دادن خودآگاهی اجتمایی، و طبقاتی به لایه های محروم جامعه و دادنِ فن خودسازماندهی به آنها، جنبش پابرهنه ها را را به سوی هدف هایِ راهبُردی که کنار زدن رژیم جمهوری اسلام، و برپایی دمکراسی است راهنمایی کنند.

http://www.youtube.com/watch?v=x6UZIMeC-Uw



سرآغاز

از روزها گذشته به این سوی دارند گزارش هایی انتشار پیدا میکنند برپایه-یِ ناگوار شدن وضعیت اقتصادی. از نمونه-یِ آن گزارش هایی که انتشار پیدا کرده اند، یکی این بود که اگر دولت کمک های فوری نکند و پول نیازین و لازم را پرداخت نکند، ترابری تهران بویژه متروی تهران، میتواند با آشفتگی فَرسُختی روبرو شود، و این گزارش بازگویی از این میکند که دولت دارد به مرحله ای میرسد، که صندوق هایش دارند به اندازه ای تهی میشوند که توانایی ندارد که هتا به آن فَراپُرسش ها و گرفتاری هایی پاسُخ دهد، که به جنبه هایِ امنیتی آن برمیگردند. از سویی دیگر گواه هَستیم که احمدی نژاد در یک گام کودتا وار تصمیم میگیرد که با تصویب آنچه که به نام بودجه-یِ هدفمند کردنِ رایانه ها از آن نام میبرند، رقم 20000 میلیارد تومان یا 20 میلیارد دلاری را که قرار است از بهر زُدودن رایانه ها بدست بیاورد، به 40 میلیارد دلار تبدیل کند؛ یعنی، دوبرابر کردن آن. به این معنی که دولت عملاً دارد برنامه ریزی میکند برای اینکه بهایِ کلاهایی را که میتواند خودش نرخ شان را تعیین کند، تا اندازه-یِ سرسام آوری بالا ببرد، تا از این راه، صندوق هایِ تُهی خودش را پر بکند، و بگونه ای ورشکستگی خودش را جبران سازد. به همین دلیل است که باید انتظار داشت که در ماه فروردین، از آغاز 1389 ما گواه پدیدار گشتن آشفتگی هایِ سخت همبودگاهی باشیم. کمابیش میشود گفت که پس از تعطیلات جَشن نوروز، بدلیل اینکه فعالیت هایِ اقتصادی پس از تعطیللاتِ نوروزی سال 1389 از سر گرفته خواهند شد، آثار و عوارض این تصمیم هایِ اقتصادی سراپا غلط و بی برنامه، خودشان را نشان خواهند داد. گزارشی امروز داشتیم از یک کارشناس امور اقتصادی، دکتر حسین رادفر که با وبگاه «آفتاب» گفتگو کرده است، در آن گفتگو او میگوید که چنانچه بخواهیم نرخ تورم را که برای سال 1387 و 1388 پیش بینی شده بود، با آنچه که برای سال 1389 پیش بینی شده است، کنار همدیگر بگذاریم، میرسیم به اینکه نوار تنگدستی در شهر تهران برای یک خانواده-ی 5 تنه به یک میلیون و هزار و دویست تومان خواهد رسید. به گفته-یِ دیگر هزار و دویست دلار؛ که هم میهنانی که در برونمرز هَستند میتوانند متوجه شوند که این استاندارد تا چه اندازه میتواند برای کشوری که گفته میشود که در آن، باید دستمزد ها کمابیش در اندازه-یِ تومان پابرجا بمانند، بالا است. نمونه ای که آقای رادفر در این گزارش آورده است، بسیار ساده میباشد، ایشان میگویند که اگر بهایِ نان، از بهر بالا رفتن بهایِ سوخت، که میتواند از سویِ دولت بالا رود، افزایش پیدا کند و بهای نان از 200 تومان به 800 تومان برسد، این به این معنی است که برای نمونه، برای اینکه یک آموزگار بتواند نان 200 تومانی را 800 تومان بخرد، بایستیکه به او بجای ساعتی هزار تومان، چهار هزارتومان دستمزد پرداخت کنند. و این درحالی است که دولت اینکار را نمیکند. بنابر این ما متوجه میکانیزمی میشویم که به هرچه بیشتر تنگدست تر شدن همبودگاه گرایش دارد، از یک سوی، آن کالاهایی را که دولت در فَرادَستِ خودش دارد، بهای شان را میتواند به آن گونه که خودش میخواهد تعیین کند، از سویی دیگر آنها که دارای سرمایه و امکان هایِ تولیدی هَستند، میتوانند به تناسبی که دولت بها را بالا برده است، بهایِ کلا یا خدمات شان را بالا ببرند؛ برای نمونه یک نانوایی میتواند بهای نانش را به تناسب بهایِ سوخت یا بنزینی که به او میفروشند بالا ببرد. ولی در این میان آنها که مزدبگیر هَستند، نمیتوانند اینکار را بکنند. و این به این معین است که دستمزدِ آنها بدونِ دگرش و پابرجا خواهد ماند، درحالیکه هزینه ها دارند، هراسناک بالا میروند، و همین امر سببِ کاهش شدید نیرویِ خرید مزدبگیران خواهد شد، و این گرفتاری ای است که تنگدستی کلان را بوجود خواهد آورد. بدینسان پیش بینی میشود که بر پایه-یِ طرح هدفمند کردنِ رایانه ها، احتمالا به هر فَرد در قشر پایین همبودگاه، 2000 تومان برسد، و این درحالی است که کمینه و حداقل افزایشی که بر هزینه-یِ او خواهد آمد، 45000 تومان خواهد بود. و این به این معنی است که افراد محروم در سنجش با آنچه که همکنون هَستند، هرچه بیشتر تنگدست تر خواهند شد، یعنی از تنگدُستی ایکه همکنون از آن رنج میبرند باز تنگدست تر خواهند شد، و رنج و آزار بیشتری را باید که برتابند. اکنون این گفتار از اینرو اهمیت دارد که بدانیم که یک احتمال بسیار نیرومندی وجود دارد که اگر این پیش بینی هایی که داریم بر سر آن ها گفتگو میکنیم، یعنی ورشکستگی دولت از یک سوی و فشار کامل این ورشکستگی بر دوش مردم از سویی دیگر روی بدهد، و با اثر گذاشتن بر روی این قیمت ها، تورمی خواهیم داشت بسیار بالا که به گفته-یِ برخی شاید که به 100% یا در برخی موارد تا 400% برسد. به این ترتیب میرویم به سویی که مردم و بخش بزرگی از همبودگاه که همکنون در لبه-ی نوار تنگدستی زندگی میکنند، توانایِ فراهم آوردن هتا نان شب خودشان هم نباشند. این گرفتاری احتمال بروز شورش هایِ اجتمایی را افزایش خواهد داد. این را من میگویم برای اینکه بر روی یک نکته انگشت بگذارم و آن اینکه، اگر ما در فروردین یا اردیبشهت 1388 میدانستیم، که قرار است که در 22 خرداد 1388 یک جنبش اعتراضی براه بیافتد، بیگمان میاندیشیدیم که چگونه میشود چنین جنبشی را در زمان پدیدار گشتنش، سازماندهی کرد؟ و چگونه میشود آن را برای دستیابی به هدفش به پیش برد. ولی بدلیل اینکه این رویداد جنبه غافلگیرانه داشت، در امر سازماندهی بسیار سُست کار کرده است، و این ناتوانی تا کنون نیز ادامه داشته است، چرا که در این میان رژیم با دَستگاهِ سرکوبِ خودش کُنشگرانِ جنبش را شناسایی و دستگیر میکند، و تهدیشان میکند و آنها را ازمیان میبرد و به هر روی آنها را محدود میکند. ولی آنچه که اهمیت داد این است که اینبار ما با احتمال با جُنبش گُسترده ای روبرو هَستیم که جنبش طبقاتِ محروم ِهمبودگاه، تنگدستان و پابرهنه ها ست. و این هنوز روی نداده است ولی همه-یِ گزارش ها دارند نشان میدهند که این رویداد در ماه هایِ آینده پَدیدار خواهد گشت، در فاصله-یِ نه چندان درو، آشکار خواهد شد؛ همینکه فَراپُرسش ِهدفمندکردنِ رایانه ها تاثیراتِ خودش را بر نرخ ها بگذارد، این فَرایند بگونه-یِ زنجیره وار پیش خواهد رفت. و همانگونه که دکتر رادفر در گفتگوی خودش با وبگاه «آفتاب» روشنگری و فَرانمود کرد، در برخی موارد نرخ یک کلا، بخاطر تاثیراتِ متقابل دو یا چندباره، چندین برابر خواهد شد، و اینگونه نخواهد بود که بهایِ یک کلا تنها یک بار افزایش پیدا کند. به همینگونه این روند افزایش قیمت ها یک روند فَزاینده خواهد بود. و از سویی دیگر دولت به هیچگونه امکان افزایش درآمدهایِ مردم را ندارد، چونکه صندوق هایش تُهی هَستند و پولی برای پخش کردن ندارد؛ چه بگونه-یِ کمک های نقدی و چه بگونه-یِ افزایش دستمزد.
برآیند این گفتار اینکه، در پیوند با نابرابری هایِ طبقاتی فاصله هراسناکی بوجود خواهد آمد و تنها کسانی میتوانند از این موقعیت بهره ببرند که دارای امکان های تولیدی و ثروت باشند. ولی بخش بزرگی از جامعه که مزدبگیر هَستند و دارند بکمک دستمزدها یشان زندگی میکنند، به تنگدستی شدید گرفتار خواهند شد. و این باتوجه به جو اعتراضی که جنبش سبزها توانسته است در طول این هشت ماه گذشته بر همبودگاه چیره کند، احتمال پیدایش یک جنبش اعتراضی گُسترده هُست که بیشتر حالت شورش هایِ گرسنگان و پا برهنه ها و قیام های عصبی و واکنشی را خواهد داشت.
بیاید تا از همکنون بیآغازیم و در این باره بیاندیشیم، که چنانچه اینچنین جُنبشی پدیدار گشت، اینبار چگونه میتوانیم بکمک روش هایی که برپایه-یِ خودسازماندهی است، آن را پیش ببریم؟ یعنی اینکه، بایستگی و ضرورتی که همکنون در برابر ما است. چگونه ما میتوانیم از امکان های رسانه ای و ارتباطاتی موجود بهره ببریم برای اینکه بُنپایه هایِ روشن خودسازماندهی و آموزش های مربوط به خودسازماندهی را در جامعه گُسترش دهیم، تا زمانیکه این شورش ها آغاز شدند، اینبار از خودآگاهی طبقاتی و خودآگاهی اجتمایی و فن خودسازماندهی برخوردار باشند، برای اینکه اینبار برویم به سوی حرکتی که بشود بگونه-یِ هدایت شده، آن را به سوی هدف هایِ راهبُردی برای کنار زدن رژیم جمهوری اسلام، راهنمایی کرد،
احتمالا در گفتارهای سپسین با رویکرد به اینکه این موضوع ادامه دار، به آن بیشتر خواهیم پرداخت.

http://www.youtube.com/watch?v=x6UZIMeC-Uw


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر