۱۳۸۸ مهر ۲۵, شنبه

زلزله در ایران


خشایار رخسانی

چیکده:

با اینکه ایران کشور زلزله خیزی است و هرآن این شایش (احتمال) هست که یک زلزله ای مرگبار، جان هزاران شهروند ایرانی را در کام مرگ فروبرد، ولی مردم این یادگرفته اند که با این پژمرگ (خطر) زندگی کنند، بدون اینکه بخواهند با یادگیری از آزمون های تلخ گذشته، دست به فراپیشی هایِ (ا قدامات) اَرمَندی (ایمنی) بزنند تا در رویدادهایِ ناگوار آینده، از هزینه های جانی و داراکی بکاهند. بر پایه-ی ارزیابی کارشناسان زلزله یک زلزله-ی شش ریشتری میتواند 70 درسد از شهر تهران را بر سرمردم فروریزد و جان میلیون ها شهروند تهرانی را بگیرد. با آنکه حکومت اسلامی از این هشدار آگاه میباشد، ولی تنها چاره ای که برای رو در رویی با زلزله به آن اندیشیده است، ترابُردن پایتخت از تهران به شهر دیگری بوده است. با آنکه خویشکاری (مسئولیت) دولت برای کاهش هزینه های جانی مردم در برخورد با زلزله، ساختن خانه های استوار میباشد، ولی دولت با بازبُرد دادن شوند (علت) زلزله به خواست پروردگار، و کیفرهایِ آسمانی، و همزمان هزینه کردن میلیاردها دلار سرمایه های پولی این کشور برای تروریست های فلسطینی و لبنانی، تنها خویشکاری خود را در برخورد با زلزله، کندن گورهای همگانی و خواندن نماز زلزله و قرآن بر سر کُرپانیان زلزله میداند

سرآغاز:


مردم ایران براستی که مردم بسیار شگفت انگیزی هستند. با آنکه همه میدانند که ایران کشور زلزله خیزی است و هر سال رویدارد زلزله میتواند جان هزاران شهروندِ ایرانی را بگیرد، ولی هر بار پس از بخاک سپردن کُرپانیان (قربانیان) زلزله-یِ پیشین، مردم همه چیز را به فراموشی میسپارند و بدون آموزه گرفتن از این رویدادهایِ جان خراش برای پیشگیری از هزینه هایِ جانی و داراکی در زلزله هایِ آینده، آنها به دنبال کارهای روزانه خود میروند؛ با این اندیشه که تا زلزله-ی سپسین «خدا کریم است».
ولی گُزارش نگران کننده این است که برپایه-یِ تازه ترین هَنداچی هایِ (محاسبه های) انجام شده از سوی کارشناسان زلزله، یک زلزله-ی شش ریشتری در تهران بسنده میکند (کافیست) که 70 درسد از این شهر را با خاک یکسان کند و ملیون ها کشته بجای گذارد، با آنکه این هَنداچی کمابیش 6 سال پیش انجام گرفته است، ولی در این بازه-ی (فاصله-ی) زمانی، تنها چاره اندیشی ای که سویِ دولت هایِ نامردمیکِ حکومت اسلامی انجام گرفته است، این بوده است که آنها چگونه برای پیشگیری از پی آینده های زلزله و آسیب های ناشی از آن بر دولت، و به پژمرگ افتادن (بخطر افتادن) ساختار حکومت اسلامی، پایتخت را از تهران به شهر دیگریِ تَرابُرد دهند.
با آنکه نمیشود با تکنولوژی ای که همکنون در فرادست داریم، رویدادهایِ زلزله را در آینده پیش بینی کنیم، ولی میشود به کمک هُنر ساختمان سازی نو و دانشیک، هزینه هایِ جانی و داراکی شهروندان را به کمترین اندازه-یِ آن برسانیم. در اینجا خویشکاری (مسئولیت) بزرگ دولت در ساختن خانه هایی نمایان میشود، که در برابر زلزله استوان هستند. اگر یک دولت میهنی که نماینده-ی شایسته-ی مردم ایران میباشد، بر سرکار میبود، این دولت میهنی میتوانست بجای دولت کودتای احمدی نژاد که سرمایه های این کشور و پول نفت این مردم را هزینه-یِ بذل و بخش هایِ افسانه ای و کیهانی به تروریست های لبنانی و فلسطینی و سرمایه گذاری میلیونی در کشورهایی میکند که هتا نمیدانند که کشور ایران در کجای ِنغشه-ی جهان جای دارد، این میلیاردها دولار ($) نفتی و سرمایه هایِ کیهانی را در آسایش مردم و در ساختن خانه هایِ استوار در برابر زلزله هزینه کُند. ولی از آنجا که یک دولت واپسگرای نامردمیک برسرکار است که زلزله و وآزرَنگ (مصیبت) ناشی، از آن را خواست خداوند و کیفر آسمانی میداند، این دولت بجای هزینه کردن سرمایه های مردم در آسایش آنها و برای پیشگیری از شمار بالایِ کُرپانیان جانی در هنگام پیشآمد زلزله، تنها خویشکاری (وظیفه-ی) خود در برابر مردم را کندن گورهای همگانی، خواندن نماز زلزله و قرآن برسر گورهای کُرپانیان میداند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر