۱۳۹۳ تیر ۱۰, سه‌شنبه

چه کسی باید بترسد؟


مجتبی واحدی

چکیده:

علی خامنه ای با ترس از آشکار شدن مسئولیت او در دستبُرد غیر قانونی در آرای مردم در گزیدمان سال 88 و کُشتاری که در این پیوند برای سرکوب آزادیخواهان بکار بسته شُد، از دادگاهی کردنِ آشکار رهبران جنبش سبز میترسد. علی خامنه ای با سواستفاده از جایگاه یک رهبر خودکامه همانند «نمرودِ» زمان، همگی قدرت و سرمایه های کشور را زیر عبای خودش گرفته است ولی با اینهمه خودش را به هیچکس پاسخگو نمیداند، و در این پیوند با زیر پا گرفتن قانون های کیفری حکومت اسلامی، بدون دادنِ اجازۀِ دفاع به رهبران جنبش سبز، در پنهانی رای به کیفر آنها صادر کرده است. در این میان علی مطهری تنها نماینده مجلس است که با شعار «انتقاد از رهبر»، از علی خامنه ای درخواست آزادی یا رسیدگی آشکار به پرونده رهبران جنبش سبز را کرده است. از آنجا که علی مطهری با به چالش گرفتن «نمرود» زمان، آشکارا دُشمنی و خشم او را نیز نسبت به خودش به جان خریده است و در پذیرفتن پیامدهایِ کینۀِ شتری «رهبر» راه بازگشت ندارد، پس چه بهتر که او بجای خاموشی، راه پرسش از علی خامنه ای را تا پایان ادامه دهد.

سرآغاز

سخنان علی مطهری در خصوص ملاقات با سد علی خامنه ای و پاسخ ديکتاتور به در خواست مطهری برای ازادی موسوی ،کروبی ورهنورد بارديگر نشان داد که در ايران چه خبر است. به گفته مطهری ، علی خامنه ای با رد درخواست ازادی موسوی و کروبی ، اظهار داشته که " اگر آنها محاکمه شوند مجازاتشان بسيار سنگين خواهد بود". معنای اين سخن آنست که سد علی شخصاً موسوی و کروبی را به صورت غيابی و بدون امکان دفاع ، محاکمه کرده و حکم را هم صادر نموده اما به گفته خود ، در حق آنها ملاطفت نموده است. خامنه ای با اين اظهارات اولاً عدالت مورد نظر خويش را به صورت علنی و آشکار ، تعريف نموده و ثانيا نمادی ديگر از " اجرای بدون تنازل قانون اساسی " را به نمايش گذاشته است . بر اساس قانون اساسی ، قوای سه گانه کشور زير نظر ولايت مطلقه امر ، فعاليت می کنند .پس ولی مطلقه حق دارد رأساً به جای هر يک از قوا تصميم بگيرد. البته حتی اگر اين تلقی از قانون اساسی پر تنافض جمهوری اسلامی ، صحيح باشد خامنه ای موظف بوده که قبل از صدور حکم ، به متهمان خود اجازه دفاع دهد. اين چيزی است که کروبی بارها درخواست کرده اما ديکتاتور حقير و مواجب بگيران او در قوه قضائيه ، جرئت تن دادن به اين خواسته طبيعی را نداشته اند. خامنه ای با اين سخن ، نشان داده که نمرود دوران جديد است و برای خود شأن خدايی قائل است. اما چه چيز باعث شده که خامنه ای اين رسوايی را بپذيرد و به صورت علنی ، هيچ کاره بودن قوه قضائيه و دخالت مستقيم خود در صدور احکام قضايی را فرياد کند؟ پاسخ اين پرسش ، خيلی ساده است . خامنه ای می داند محاکمه کروبی و موسوی ، فرصتی در اختيار آنها خواهد گذاشت تا ضمن سخنان پيشين خود در خصوص آتش افتادن به ثروت و اعتبار ايران در فاصله سالهای هشتادو چهار تا نود ودو را اين بار با ارائه اسناد غير قابل انکار ، تکرار نمايند. نگرانی رهبر خودخواه و فساد پرور جمهوری اسلامی آنست که افشاگری های موسوی و کروبی در دادگاه ، مردم را قانع خواهد کرد که در هشت سال رياست جمهوری ظاهری احمدی نژاد ، او مهره ای بوده که در حد توان ، ازرانت های حکومتی بهره مند شده و جيب اطرافيان را پر نموده است اما منبع اصلی فساد ، شخص سد علی بوده که هم زمان با خالی کردن جيب ايرانيان هر روز بيش از روز گذشته ، خرانه اعتبار و آبروی ايرانيان را برای پيشبرد شهوات سياسی و عقده گشايی های خويش ، خالی نموده است .
اظهار نظر اخير خامنه ای ازسوی ديگر ، جديد ترين پيام او به خوش خيالان يا فريب کارانی است که می خواهند به زور، اصلاح پذيری نظام و امکان تن دادن رهبر به قانون را ثابت کنند . خامنه ای دوازده سال پيش به کروبی گفته بود که هنوز حتی از يک دهم اختيارات خود هم استفتده نکرده واکنون با فرا تر رفتن از آن موضع ،تلاش می کند به اصلاح طلبان حکومتی تفهيم نمايد اختيارات او هيچ حد و مرزی ندارد و حتی می تواند بدون محاکمه افراد ، مجازات ايشان را تعيين نمايد.البته در اين ميان ، بيش از سد علی ، کسانی مقصر هستند که هر روز جلوه های جديدی از ولايت پذيری را به نمايش می گذارند و بر توهمات اين موجود متوهم می افزايند. خامنه ای در سالهای اخير ، هرگاه دهان هرزه گوی خود را باز کرده ، بلافاصله عده ای مزدور حکومتی، به تمجيد و تعظيم از هرزه گويی های او پرداخته اند و همين امر هر روز بر غرور هزينه ساز او افزوده است .
اما اين همه ماجرا تيست .خامنه ای قبلا ثابت کرده به هيچ اصل اخلاقی و انسانی پايبندی ندارد . برخی افراد هم که تصور می رفت دل در گروی اصلاح حکومت دارند در پنج سال اخير نشان داده اند که حفظ روابط خود با خامنه ای را بر همراهی با ملت ترجيح می دهند. اما در اين ميان ، پديده ای مانند علی مطهری ظهور کرده که می خواهد يک تنه با برخی اقدامات افراطی همفکران خود مقابله نمايد. مطهری در دوران تبليغات انتخاباتی مجلس نهم ، جمله ای گفت که توجهات بسياری را متوجه او نمود.او اظهار داشت ، " از رهبر هم می توان انتقاد نمود". مطهری با سخن گفتن بر خلاف ميل رهبر در مورد سران زندانی جنبش سبز ، کينه ابدی خامنه ای را به جان خريده وراهی برای بازگشت ندارد. پس بهتر است سخن رأی ساز خود يعنی امکان انتقاد ازرهبر را عملی سازد. اظهارات غير حقوقی و همراه با عصبانيت خامنه ای در مورد موسوی و کروبی ، نقض بديهی ترين مبانی قضايی است. مطهری اگر به سخن خويش پايبند است اکنون بايد به انتقاد از رهبر بپردازد و مبنای شرعی و قانونی سخنان او را جويا شود. مطهری همچنين می تواند خواسته قبلی خود در خصوص محاکمه احمدی نژاد را تکرار کند. البته خامنه ای اجازه اين کار را نخواهد داد زيرا می داند محاکمه احمدی نژاد به معنای زنده شدن خاطره هشت سال حمايت خودخواهانه رهبر و مزد بگيران او از فاسد ترين ترين دولت تاريخ ايران است. اما پافشاری مطهری بر اين خواسته ، باعث خواهد شد برخی ساده لوحان که هنوز معتقدند " حتی يک نقطه خاکستری در رفتار اقتصادی خامنه ای وجود ندارد" تکليف خود را با اينگونه ادعاهای ساده لوحانه يا کاسب کارانه ، روشن نمايند.
در يک کلام، خامنه ای از محاکمه کروبی و موسوی می ترسد و برای فرار از اين ترس ، تن به رسوايی جديد داده و بدون محاکمه ، برای آنان حکم صادر کرده است. اما مطهری که ظاهراً ترسی از اشتلم های خامنه ای و قداره بندان او ندارد بايد ار فرصتی که پس از اظهارات اخير خامنه ای به وجود آمده بهره برداری نموده و وعده خويش برای انتقاد از رهبر را عملی نمايد. اين گوی و اين ميدان .


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر